صدای پات میون کوچه ی دلم تموم روزای سال بدون تو دربه درم حیف که نشد بهت بگم دوست دارم دفتر خاطراتم و برای دیدن بیارم وقتی میای با اون نگات حرف میزنم تموم غصه های من ازاین دلم پرمیزنن وقتی میری یه گوشه ای اشک میریزم شکایت از دنیا واز این جدایی ها میکنم چه طور میشه بهت بگم دوست دارم وقتی لحظه ای پیشت آروم و ندارم تمومه حسودا بمیرن نبینن تورودارم سرم و یه روز روشونه های گرمت میزارم هرجا باشم هرجا برم به تو وابسته شدم ازم نخواه که بگذرم به راحتی دل بکنم این بیت یادگاری از دلم اومد بزار بگم بهارم نزار بی تویه لحظه کم بیارم
شروع می کنم به از تو نوشتن کاغذ مست
میگردد قلم به رقص در می آید. نمی دانم چرا هر وقت میخواهم از تو چیزی بر روی
کاغذ بیاورم و از تو بنویسم وجودم، قلمم، کاغذم همه و همه به وجد می آییم. عزیزم!
تمام دیشب در خیالت گریستم هنوز پاییز چشمانت را روی شاخه های سرد انتظار جستجو می
کنم نمی دانی چقدر محتاج توام. هنوز کاغذهایم به شوق نگاهت رنگ کاهی را پس میزند
و تمام شب و تمام ثانیه ها، یکی یکی میگذرند و به اشک هایم به دریاها روان میشوند
کاش برگردی زود،کوچه بی تو دل تنگی دارد کاش برگردی زود و میدیدی که چه حالی دارد
ببینی که هنوز حلقه زرد خورشید داغ تنهایی من را دارد کاش زود برمیگشتی تا قاب
عکس روی دیوار تهی از چهره تو نباشد و تمام صفحات دفترم از حرف ونگاه واسم
تو پر شود کاش زود بر می گشتی. تو اگر برگردی من تمام شاخه های گل یاس را با تمام
احساس تقدیمت می کنم.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |