افسوس که روزگار بر خلاف ارزوهایم گذشت افسوس......
بر سر سنگ مزارم بنویس: زیر این سنگ جوانی خفته ست با هزارن ای کاش و دوچندان افسوس که به هر لحظه عمرش گفته ست بنویس: این جوان بر اثر ضربه ی کاری مرده ست... نه بنویس: این جوان در عطش دیدن یاری مرده ست... جلوی روز وفاتم بنویس: روز پژمردن گل فصل بهار روز اعدام جنون بر سر دار روز خوشبختی یار... راستی شعر یادت نرود روی سنگم بنویس: آی گلهای فراموشی باغ! مرگ از باغچه کوچکمان می گذرد داس به دست و گلی چون لبخند می برد از برما
نوشته شده در دوشنبه 90/5/3ساعت
1:32 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |