الهه - افسوس که روزگار بر خلاف ارزوهایم گذشت افسوس......
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
افسوس که روزگار بر خلاف ارزوهایم گذشت افسوس......

 

 

بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ* وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ* لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَ لْفِ شَهْرٍ* تَنَزَّلُ الْمَلاَئِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أَمْرٍ * سَلاَمٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ

به نام خداوند بخشنده و مهربان

ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم و چه کسی تو را به عظمت این شب قدر آگاه تواند کرد، شب قدر (به مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است .در این شب فرشتگان و روح (جبرئیل)تقدیر را به اذن خدا  نازل می گردانند، این شب، رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه.

 

 

به میانه ماه خدا نزدیک شده‏ایم

لیالی قدر در انتظارند تا فانوس عشق و عاشقی را بنوازند

معشوقه دل عطر شفا و رحمت را می‏گستراند

دلبری می‏کند تا تو را که عاشقی و مجنون، ناز او را بخری .

 

 

 

 

پ . ن 1 :

شبهای قدر از راه رسید

قدر این شبها رو بدونیم که خدا تو این شبهای پر از نور، فیض و برکت  فرصتی فراهم آورده برای زدودن زنگارهای آینه دل ما بنده هاش.

در این شب به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی‌پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می‌بیند و نور امید در دلش می درخشد. به جا آوردن نمازهای مستحبی و قضا، قرائت سوره‌های روم، عنکبوت و دخان (در شب بیست و سوم)، از دیگر اعمال سفارش شده در شب های قدر برای بهره‌ گیری از کرم و بخشش خداوند و آمرزش گناهان است.

 

 

پ . ن 2 :

مالکیت افلاک از آن کسانی است که به خاک دل نبسته اند ، ما را به رسم بزرگی در این شب لیلة القدر دعا کنید


نوشته شده در یکشنبه 90/5/30ساعت 3:12 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

 
بگوتنهام نمیذاری؟؟؟؟ 
 
 
 
 
 

اومدن با روزگار گره کوآخر راه ریه که بخت منه

 


که تموم اتفاقای بدش شاهد زندگی سخت منه

 


شاید این زخمی که تو خوردم و از حرارتش زبونه میکشم


یا تموم بی کسی هامو همش فقط از دست زمونه میکشم

 



بگو بازم هوامو داریو مثل همه منو تنها نمیزاری


بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

 


بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری


بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

 


آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه



بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

 



بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری


بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

 


آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه



من که پشتم به تو گرمه و باز هرچه این راهو میام نمیرسم

 


نکنه دستمو ول کردی که برم که به هرچی که میخوام نمیرسم


شایدم من اشتباهی اومدم که در بسته رو وا نمیکنی

 


من به این سادگی دل نمیکنم از تو که منو رها نمیکنی



بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

 



بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری


بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

 


آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه



بگو بازم هوامو داری و مثل همه منو تنها نمی ذاری

 



بگو هستی تا نترسونتم ظلمت این شب تکراری


بگو هستی و روی ماهتو امشب پشت ابرا پنهون نمیشه

 


آسمون بخت تیره ی من ابری نمی مونه همیشه

 

http://www.divaglitter.com/graphic/cat/graphics-symbols/heart_65.gif

 

 

عاشقت بودم تا بی نهایت
 
 
 
  

 


 تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری هفتم www.pichak.net کلیک کنید

 


نوشته شده در یکشنبه 90/5/30ساعت 12:0 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

 

چرا هر که را دوست می داریم دلمان را میشکند چرا به هر که وفا می کنیم بی وفایی میبینیم

چرا هر که عاشقمان میشود لجبازی میکنیم

چرا همیشه در زندگی معنی حقیقی عشق را نمیفهمیم

چرا ادعای عاشقی می کنیم

چرا به خاطر هم زندگی نمی کنیم

و هزار چرای بیحواب

جواب این چرا ها را از تو میخواهم از تو که بی خبر رفتی و میخواهم بیخبر بیایی

میدانم سفر را بیشتر از من دوست داری امان بدان قلب عاشق تکیه گاه عشق است

 http://javoony.com/wp-content/uploads/2010/09/love.jpg


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت 1:43 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

من از تو فقط وفاداری می طلبم

 

من از پشت شیشه های احساس نام تو را فریاد زدم  آن هنگام که عشق تو در دلم

جوانه زد پنداشتم یار سفرکرده ای در این راه پرپیچ و خم دارم روزها و شب ها بود

 در پی این یار سفر کرده میگشتم به یادش بودم

 در تمام ثانیه ها آن هنگام که درد بی درمانم را به عشقم گفتم با کلمات زیبایش عطوفتش را نثارم کرد

من از او چیزی نمی خواهم جز عشق که همیشه تقدیم نگاه های هم کنیم و تا ابد عاشق باقی بمانیم 

 من از او چیزی جر محبت نمی خواهم که در لحظات تلخ زندگی محبت را فراموش نکنیم من از او 

چیزی جز باهم بودن نمی خواهم تا در لحظات دلتنگی حس غربت چشمهایم را بارانی نکند من از او

 چیزی جز وفاداری نمیخواهم و بس

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت 1:43 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

صرف کن!...

رفتم ..رفتی. رفت..

ساکت میشوم میخندم !...

 ولی خنده ام تلخ میشود،...

استاد داد میزند خوب بعد ادامه بده

و من میگویم:

رفت... رفت... رفت رفت...

و دلم شکست،

 غم رو دلم نشست،

 رفت شادیم بمرد،

شور از دلم ببرد ،...

رفت ..رفت ..رفت...

و من میخندم و میگویم... -

 خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است ...

کارم از گریه گذشته است به آن میخندم

خنده تلخ آدما همیشه از دل خوشی نیست

گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست ...


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/26ساعت 1:43 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ