به خاطر آرامشی که ارزانی ام داشتی از تو ممنونم به خاطر رفع همه ی دغدغه ها و امنیتم از تو ممنونم به خاطر جسم سالم و نشاط و شادابی ام از تو ممنونم به خاطر نیت پاک و قلب مهربانم از تو ممنونم به خاطر آگاهی و دانایی ام از تو ممنونم به خاطر گذشت و بخششم از تو ممنونم مهربان خدای خوب من به خاطر امیدواری به لطف بی پایانت از تو ممنونم به خاطر رزق و روزی حلالم از تو ممنونم به خاطر همنشینی با خوبانت از تو ممنونم به خاطر خانواده خوبم از تو ممنونم به خاطر توفیق بندگی ام از تو ممنمنم به خاطر زندگی جدیدم از تو ممنونم به خاطر میل به تحول و تولد دوباره ام از تو ممنونم به خاطر وجود شکرگذار و سپاسگذارم از تو ممنونم ای خالق دلسوز و مهربان از تو برای همه آرامش الهی می طلبم برای همه سلامت و تندرستی می طلبم برای همه دلی شاد و قلبی مهربان می طلبم برای همه گشایش امور می طلبم برای همه توفیق هدایت الهی می طلبم برای همه معنویت روز افزون می طلبم خدای قادر من هم اکنون به لطف بی کرانت همه چیز و همه کس توانگرم می سازد و باور دارم قدرت بی پایان تو و دست مهر و یاری ات به همراه لطف سرشارت از بهترین و رضایت بخش ترین راه ها در همه مسائل زندگی به یاری ام می شتابد پس آسوده خاطر ، اداره عالی همه ی امورم و گشایش همه مسائلم را به اراده قدرتمند تو می سپارم . بارالها به تو قول می دهیم و به سر این تعهد می مانیم که هر روزمان به لطف توفیق تو بهتر از روز قبل باشد . نه برداشت منفی کنیم و نه کلام منفی بر زبان بیاوریم و نه ناسپاسیت کنیم . گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود از هر چه زندگیست دلت سیر میشود گویی به خواب بود جوانیمان گذشت اغلب چه زود فرصتمان دیر میشود کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود
اما در همراهی خود حد فاصل را نگه دارید و بگذارید بادهای آسمان در میان شما به رقص در آیند به یکدیگرعشق بورزید اما از عشق بند مسازید بگذارید که عشق دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روحهای شما از نان خود به یکدیگر بدهید اما از یک تکه نان مخورید با هم بخوانید و شادی کنید ولی یکدیگر را تنها بگذارید همن گونه که تارهای تار تنها هستند با آن که از یک نغمه به ارتعاش در می آیند دل خود را به یکدیگر دهید اما نه برای نگه داری زیرا که تنها دست زندگی می تواند دلهای تان را نگه دارد در کنار یکدیگر بایستید اما نه تنگاتنگ زیرا که ستون های معبد دور از هم ایستاده اند و درخت بلوط وسرو در سایه ی یکدیگر نمی بالند.
خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که سالگرد آشنایی با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگیری ... جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای ...
خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی ، بعد بفهمی دوست نداره ... خیلی سخته که کسی رو که تا حالا دوست داشتی بفهمی که با کسی دیگه بوده ...
خیلی سخته که بفهمی داستان یه دل شکسته که در تنهایی به سر میبره ... حالا فاصله ها جشن میگیرند هلهله ی جدایی را ... عشق به مانند جویباری می ماند که شاداب و روان است ونفرت به مانند مردابی می ماند که اگر عشق به نفرت مبدل شود این جویبار به مرداب سرازیر می شود... پس عشق تان را طوری پایه ریزی کنید که جویبار عشق به دریای محبت و دوستی سرازیر شود نه بر باتلاق نفرت اگر برای عشقت حرکت نکنی به حال سکون در می آید ودر عشق می میری و در انتها به مرداب تبدیل می شوی یک جویبار در راه به سنگها و موانعی برخورد میکند پس در راه عشق هم شکست است و هم موانعه در راه که باید آنها را پشت سر گذاشت تا بتوان به دریای محبت و دوستی رسید پس راههای رسیدن به دریای محبت همراه با عشق زیاد است ولی بستگی به خود انسان دارد که از چه راهی بخواهد به این دریای محبت برسد
خیلی سخته که روز تولدت ، همه بهت تبریک بگن
خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ،اما اون بگه :نمی خوامت!!!
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |