الهه - افسوس که روزگار بر خلاف ارزوهایم گذشت افسوس......
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
افسوس که روزگار بر خلاف ارزوهایم گذشت افسوس......


برای
خریدن عشق هر کس هرچه داشت آورد،



دیوانه
هیچ نداشت و گریست،



گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید،



اما
هیچکس ندانست که



قیمت
عشق اشک است
...


نوشته شده در پنج شنبه 90/5/6ساعت 1:12 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |



رسم زندگی این
است روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی


 

به همین سادگی...



 او رفته است و همه چیز تمام شده



مثل یک مهمانی
که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی



چرا غمگینی ؟؟


 

این رسم زندگیست





پس تنها آواز بخوان...



نوشته شده در پنج شنبه 90/5/6ساعت 1:12 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |




روزگارا تو
اگر سخت به من می گیری


 


باخبر باش
که پژمردن من آسان نیست!


 


گرچه دلگیرتر از
دیروزم


 


گرچه فردای
غم انگیز مرا می خواند


 


لیک باور
دارم دلخوشی ها کم نیست


 


زندگی باید
کرد...




نوشته شده در پنج شنبه 90/5/6ساعت 1:12 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |


این شعر توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی
داره :



وقتی به دنیا میام، سیاهم،



وقتی بزرگ میشم، سیاهم،



وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم،



وقتی می ترسم، سیاهم،



وقتی مریض میشم، سیاهم،



وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...



و تو، آدم سفید،



وقتی به دنیا میای، صورتی ای،



وقتی بزرگ میشی، سفیدی،



وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی،



وقتی سردت میشه، آبی ای،


 

وقتی می ترسی، زردی،



وقتی مریض میشی، سبزی،



و وقتی می میری، خاکستری ای...



و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟



نوشته شده در پنج شنبه 90/5/6ساعت 1:12 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

خوب رویان جهان رحم ندارد دلشان

باید از جان گذرد هر که شود عاشقشان

 

روزی که سرشتند گل پیکرشان

سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان

 


نوشته شده در دوشنبه 90/5/3ساعت 1:32 صبح توسط الهه نظرات ( ) | |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ